بازاریابی دیجیتال و راه‌کارهای شناخت آن

بازاریابی دیجیتال یا دیجیتال مارکتینگ استفاده از قدرت ابزارهای آنلاین برای مارکتینگ است. در دیجیتال مارکتینگ فاصله شما با یک مشتری کمتر از یک کلیک، فرم تماس، پرداخت موفق و شاید چند پیکسل است و هزینه جذب هر مشتری می‌تواند یک چندم هزینه طراحی یک پست، تایپ چند کاراکتر و ارسال یک پست است.

بازاریابی دیجیتال

بیش از چهار دهه از عمر ارسال اولین کاراکترها در آرپانت می­گذرد و بازاریابی به عنوان یک واژه چتری Umbrella term، در طول این سال­‌ها پوست‌­اندازی کرده و خواهرخوانده­‌های دیگری را مانند بازارسازی و بازارداری را در کنار خود دیده است، چرا که هزینه جذب مشتریان جدید، حدود پنج برابر حفظ مشتریان فعلی است. در دهه 1940 در تعاریف بازاریابی بر این  باور بر این بودند که “بازاریابی  تنها جریان کالا یا خدمات را از تولید کننده به سمت مصرف­‌کننده هدایت می­کند”.

در دهه‌های اخیر، انقلاب بزرگی در هندسه بازاریابی شکل گرفت و حالت خطی بازاریابی رفته رفته با چکش­‌کاری­های بازاریابان، به چرخه­ای تبدیل شد که علاوه بر فروش، مشتری را، در حالت ایده‌­آل تبدیل به سفیر کسب و کار کرد و با گسترش ابزارهای دیجیتال، استفاده از اصطلاح بازاریابی اینترنتی به بازاریابی دیجیتال تغییر یافت.

بازاریابی دیجیتال یک هنر است!

جالب است بدانید بیش از صد نوع بازاریابی داریم و تنها عنصری که در بازاریابی تاریخ انقضا ندارد خلاقیت است و خلاقیت. بازاریابی از جنس، از هنر و استراتژی است، چرا که هنر خلاقیت است و خلاقیت با استراتژی تبلیغات! با رشد قارچ­‌گونه ابزارها و پلتفرم­‌ها، هنر یک دیجیتال مارکتر، انتخاب استراتژی و ابزارهای چابک، برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه است. یک دیجیتال مارکتر نباید در انتخاب ابزارها، دچار نزدیک‌­بینی تبلیغاتی بشود و در درجه اول باید یک استراتژیست بالفطره باشد. اگر چکش تنها ابزار یک دیجیتال مارکتر باشد نباید همه مشکلات را شبیه به میخ ببیند!

سیاه­چاله های تبلیغاتی

اگر فضای مارکت، کهکشان باشد بازاریابی می‌­تواند رهایی از سیاه­چاله باشد و بازاریاب می‌­تواند به مثابه نقشه راه و قطب‌نما باشد!!! بر اساس قانون هیک، زمان و درجه سختی تصمیم­‌گیری با تعداد انتخاب یک رابطه مستقیم و خطی دارد. کسب و کارهای نوپا و جزیره‌ه­ای به دلیل در اختیار نداشتن داده‌های بازاریابی برای تحلیل و تصمیم­‌گیری و مهارت کافی برای کار با ابزارهای دیجیتال، دچار فلج ناشی از تحلیل شده و ابزارها و مدل­‌ها نمی­‌توانند به تنهایی چاره راه باشند.

گیمیفیکیشن

غالب کلمات صنعت تبلیغات، خاستگاهی از مدیریت، اصلاحات جنگی، دموگرافیک و … دارد و این به خوبی نشان‌دهنده ماهیت رقابت و گیمیفیکشن در این صنعت است.

استودیو توسعه برند فهار، بازاریابی را یک مسأله جذاب می­‌داند که از حل کردن آن لذت می­برد. کسب و کارهای نوپا به دلیل شناخت ناقص از اکوسیستم منابع انسانی حوزه گرافیک، چاپ و بسته­‌بندی و دیجیتال مارکتینگ، در ابتدای راه متحمل هزینه­‌های گزافی می­شوند و به سختی جایگاه واقعی خود را در بازار پیدا کرده و یا با هزینه­‌های مجدد در سعی در تغییر ذهنیت اولیه مشتری نسبت به محصول یا خدمات خود دارند، یا مشاهده شده در بسیاری از پروژه­‌ها، نرخ بازگشت سرمایه که مهمترین عامل بقای یک بیزینس است در طول پروسه پروژه، فراموش شده، داستان موفقیت کسب و کارها، داستان انتخاب­های ساده و در لحظه است. اما از آنجایی که سادگی، نهایت ظرافت است بازاریابی دیجیتال را می­‌توان هنر قرن بیست و یکم و دوم نامید.

در بسیاری از پروژه­ها، به خاطر ترند بودن دیجیتال مارکتینگ، قدرت چاپ و بسته­‌بندی فراموش و حلقه مفقوده برندینگ پروژه می­شود. در استودیو توسعه برند فهار، هزینه­‌های یک طراحی خوب را منطقی می­دانیم چرا که خسارت یک طراحی بد به مراتب بیشتر است. ما مسحور بُعد فریبای اعداد و ابزارها نمی‌­شویم و تنها ملاک ما نرخ بازگشت سرمایه با حفظ اصالت شخصیت برند است.

سایت‌ها جعبه اطلاعات و آیینه تمام‌نمای بیزینس شما هستند

یک وبسایت ایده‌آل، یک قیف فروش بزرگ است که هم نقش ویترین محصولات یا خدمات شما را بازی می‌کند هم می‌تواند یک فروشنده اینتراکتیو یا یک پرزنتور حرفه‌ای کاربلد باشد. کدها از سایت‌ها یک شخصیت ژله‌ای ساخته‌اند که می‌تواند با پلاگین‌ها مچ شوند و به ابزارها اجازه دهند اطلاعات جعبه سیاهش را بخوانند. وبسایت‌ها می‌تواند قهرمان داستان‌های مشتریان شوند برای مشتریان بیخیالتان ناتیف بفرستند و صندوقدار کاردرستی باشد و اگر لازم باشد یک فرآیند پیچیده را مدیریت کند. شاید وبسایت‌ها یک مزرعه تبلیغاتی هستند که در آن محتوا می‌کارید و مشتری وفادار برداشت می‌کنید. یک وبسایت می‌تواند حتی در ذهنیت کارمندان خودتان نیز انقلاب ایجاد کند و به ایجاد برندینگ سازمانی کمک شایانی بکند. وبسایت‌ها دقیقا مانند دنیای آدم‌ها نیاز به تایید از سوی دیگران همتایان خود دارند  به کمک لینک‌ها می‌توان سناریوی هدفمندی برای مشتریان ساخت و مسیر سفر مشتری (User Journey) را آنقدر زیبا دکوپاژ کرد که مشتریان سایت شما را در صفحه مرورگر خود بوکمارک کنند.

سئو یک علم نوپا است!

سئو مانند دینی است که پیامبرش گوگل است و پیروانش گیک‌ها و نِردها، پیامبری رازآلود که هر از گاهی، قوانین سخت‌گیرانه‌ای برای قوم خود اعمال می‌کند. پیامبری که اول مجازات می‌کند سپس درس می‌دهد به تازگی مبعوث شده و اصل دین را خود بر مخاطب‌پرستی قرار داده!

سئو اگر مایع بود شبیه دارو بود و اگر ابزار بود حتما شبیه به قلاب می‌شد اگر صبر و حوصله ماهیگیری ندارید وارد دریای پرتلاطم سئو نشوید. گوگل، محیطی برای رفع اکثر نیازهای مخاطب شماست پس بهتر است پاسخ نیازها را شناسایی کرده تا در حین پاسخدهی به نیازها، صدایتان به گوش مخاطب برسد. وبسایت بدون سئو مانند لیلی بی‌مجنون می‌ماند حتما سعی کنید رقبای خود را بشناسید و پروسه درستی برای تحقیق کلمات کلیدی خود آماده کنید از قدرت نویسندگان در کنار سئوکاران حرفه‌ای بهره بگیرید و هیچ وقت منشی دفتر را با ادمین وبسایتتان اشتباه نگیرید!

چرخ و فلک محتوا

محتوا پادشاه است یا ملکه؟ اصلاً مهم نیست! محتوا جنتلمنی است که دست مشتری را در مرحله رفع نیاز می‌گیرد و سوار بر چرخ و فلک محتوا می‌چرخند و لذت می‌برند! تولید محتوا مانند ورزش فوتبال است طرفداران و مدعیان زیادی دارد ولی هر کسی شانس حضور در لیگ قهرمانان ندارد! محتوا فقط متن نیست و می‌تواند پادکستی باشد که مخاطبانتان در ترافیک‌های سنگین تهران، گوش می‌کنند یا متن پیام اتمام خرید باشد.  تولید محتوا از جنس سرمایه‌­گذاری است و در تمام کانال‌های تبلیغاتی شما حضور دارد. محتوانویسی، محتوارانی و محتوابانی سه مرحله‌ای هستند که به ترتیب نیازمند یک نویسنده تجاری، استراتژیست وب برای انتخاب کانال درست توزیع  و یک ادمین سایت برای جلوگیری از کپی مطالب است. قدرت محتوا را جدی بگیرید و به مخاطب احترام بگذارید چرا که مشتری، پادشاه است!

سوشال‌ها، طلای دیجیتال!

برای درک اهمیت سوشال‌ها، امکانات یک سوشال را در نظر بگیرید و تصور کنید که در بستر یک وبسایت می­خواهید چنین آپشن‌هایی را خلق کنید چه هزینه‌ای برای برنامه‌نویسی و تولید نیاز دارید؟ قابلیت‌هایی نظیر لایو، ارسال سریع مدیای مختلف در قالب پیام و … از سوشال‌ها یک معدن طلا ساخته‌اند! با سوشال‌ها می‌توان حجم زیادی UGC(User Generated Content) تولید کرد که ارزش منحصر به فردی دارد محتوای تولید شده توسط کاربران به دلیل اینکه از زبان خود کاربران است بسیار ارزشمند است. کاربران دوست ندارند مستقیماً مورد تبلیغ قرار گرفته ولی با سوشال‌ها می‌توان به سادگی استراتژی‌ها را در قالب یک بازی تبلیغاتی اجرا کرد.

به دلیل DA و PA بالا، انتشار مطالب سایت در سوشال­‌ها یک سیگنال پرقدرت برای رنک گرفتن در موتورهای جستجو محسوب می شود و کاربرانی که در سوشال‌ها حضور دارند را می‌توان دوباره به سایت‌ها بازگرداند و برای آن‌‌ها برنامه‌های جدیدی در نظر گرفت. در پایان به یاد داشته باشید که شبکه‌های اجتماعی هرگز نمی‌خوابند!